فانتزی من اینه که یه روز سر کلاس برنامه نویسی

یه گروه یگان ویژه فوق پیشرفته از در و دوار بیان

و به دلیل جرمهای متعدد اینترنتی دستگیرم کنن

یعنی یه ماه رو هوا فقط اسم منو میارن انقد مشهور میشم

سخن پایانی با خداوند: ای خدا فانتزیه ها آرزو نیست

نری بین همه آرزوهام اینو برآورده کنی

بندازیمون تو زندان آب نمک به خوردمون بدی
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/09/14 - 09:51